محدودیت اخلاقی
قالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله : لَیسَ مِن اَخلاقِ المُومِنِ المَلَقُ اِلّا فی طَلَبَ العِلمِ. (بحارالانوار،ج2،ص 45)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: از اخلاق مومن این نیست که در مقابل کسی خودش را کوچک کند. [که گویا عبد اوست؛ زیرا این عمل منافات با عزت نفس او دارد] به جز در طلب علم و دانش [که حاضر است در مقابل معلمش مانند عبد او باشد].
خدا به ما رحم کند!
.
نمی دانم دیده اید گاهی بچه ای شیشه ای را می شکند ، می خواهی آبی به او بدهی ، شیشه آب از دستش می افتد و می شکند ، یک موقع می شکند و می گوید : افتاد که افتاد ، مگر چه شده ! در این موقع بلند می شوی و دو تا هم به او می نوازی ! ولی یک موقع هست شیشه از دستش می افتد ،گویی که خودش افتاد،دلش افتاد، چشمش افتاد، دستهایش… در اینجا پدر بلند می شود و او را می بوسد، یک کاکائو هم به او میدهد. گناه کرده ولی اجرش می دهند.
ما اگر این انکسار را پیدا کنیم ،خدا برای گناهانمان هم به ما مزد میدهد،خیلی خدا خداست. همیشه او خدایی کرده و جدا بهتر از او،ما هیچ خدایی پیدا نمی کنیم گنه بنده کرده است و او شرمسار.
بچه آب را ریخته یا شیشه را شکسته است, اما تو میسوزی و تو رنج میبری! چون تو به او محبت داری , حتی به او کاکائو و آبنبات هم میدهی. میگویی چون او ترسیده است و خوف کرده است! خدا به ما رحم کند!
بهار_رویش/علی_صفایی/ص154
عین_صاد
من یاغی نیستم...
مدرسه علمیه حضرت نرگس علیها السلام:
روزی مرحوم آخوند کاشی مشغول وضوگرفتن بودند..
که شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد…
با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اينكه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود…!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسیدند:
چه کار می کردی؟ ….
گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه! (می دانست که اگر بگوید نماز می خواندم، کار بیخ پیدا می کند)!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم داشتی نماز می خواندی…!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم من یاغی نیستم، همین!
این جمله در مرحوم آخوند (رحمة الله عليه) خیلی تأثیر گذاشت…
تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
من یاغی نیستم
خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم… نماز و روزه مان اصلاً جایی دستش بند نیست!…
فقط اومدیم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم….
بنده ایم….
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده…..
لطفا همین جمله را از ما قبول کن.
الهی و ربی من لی غیرُک . . .
امر به معروف از نگاه علامه حسن زاده آملی
اگر امر به معروف هم می خواهی بکنی
خیلی آهسته…. مثل آینه باش ….
آینه داد نمی زند یقه ات بد است ….
وقتی روبروی آینه می ایستی جیغ نمی کشد
بگوید چرا موی سرت اینجوریست…. !!!
سکوت محض است ….
آهسته ……
هیچکس خبردار نمی شود جز تو و آینه….
علامه حسن زاده آملی
چه کسی میخواهد محبوب خدا شود؟
تمامی باورهای اسلامی به یک مبنا بر میگردد؛ توحید. چون مسلمانیم، فقط تسلیم خواسته های خداوند هستیم. در آداب مسلمانی، حرف اول و آخر را پسند و ناپسندهای خداوند میزند. از این رو فرمان خداوند را در بارهی تبعیّت از نبیّ اعظم صلّی اللهعلیه وآله وسلّم می پذیریم و برای این که مسلمان باشیم، امام حسین علیه السلام را دوست داریم و از او پیروی می کنیم.
شیعه و سنّی از حضرت رسول صلّی اللهعلیه وآله وسلّم چنین روایت کردهاند:
أَحَبَ اللَّهُ مَنْ أَحَبَ حُسَيْناً؛ خداوند دوست دارد هر که حسین را دوست دارد. (ابن قولویه، کامل الزیارات/52؛ و محمد مرتضی زبیدی، تاج العروس 10/273)
اگر خداوند از انسان راضی نباشد، ادعای دوست داشتن خداوند ارزشی ندارد و انسان را به جایی نمیرساند. آن کسی که امام حسین علیه السلام را دوست دارد و از او پیروی کند، محبوب خداوند میشود.
نشان و معیار راستی و درستی ادّعای دوستی امام حسین علیه السلام، حرکت و تلاش در جهت کسب رضایت آن حضرت است. رضایتی که فقط با عمل صالح به دست می آید.
دون شک در اسلام به عبادت خداوند و توجه به اعمال واجب و مستحب بسیار تأکید شده است. عبادت دو رکن دارد؛ ظاهر و باطن. ظاهرش، همان شکل فیزیکی است و باطنش، توجّه قلبی به خداوند متعال است. ظاهر را هر کسی میتواند انجام دهد، حتّا اگر دین نداشته باشد. آیا فقط انجام عبادات میتواند معیار مناسب برای شناخت افراد باشد؟ حجت الاسلام قرائتی خاطرهای نقل میکنند:
«یک دکتری هست رئیس دفتر یک کسی. یه زمانی بود، الان نمیدانم! خیلی راجع به آن آقا حرفهای رنگارنگ میزدند. من بعد زنگ زدم در مورد رئیس دفترش پرسیدم:
شما ایشان را که این قدر مریدش هستی، دو تا از کمالاتش را بگو. چون من شناختی روی ایشان ندارم؛ چون خیلی بعضیها می گویند خوب است و بعضیها می گویند بد است. شما بگو،
گفت: ایشان زیارت عاشورایش ترک نمیشود،
گفتم: دیگه؟
گفت: نماز شبش هم ترک نمیشود،
گفتم: خب، عمه ی من هم این کارها را میکرد!»