گل نرگس
مهدی جان
انگار دلم باز هوس قفس کوی تو دارد، انگار امروز دلتنگ طلوع بی غروب نوازشهای دیدار مسیحایی توست
چه نشینم که ببینم تو کی آیی
سال از سال گذشت، جمعه در جمعه گذ شت، ماه از نیمه گذشت
به دیدار تو خود می آیم
بازهم حرف آخر و آخر حرفم را با بغض می خورم و می ماند تا تو بیایی و بغض گفتن وا شود و دل هر آنچه می خواهد بگوید
گل نرگس
یاس زهرا
آمدنت با گل باران اقاقی های عالم گلباران
اى كـشـتـى نـجات ! اينك گرفتاران امواج پرتلاطم درياى فساد و ظلم و طغيان در انتظار ظهورت لحظه شمارى مى كنند.
اى روزنه اميد! اينك اسيران زنجير استعمار و گرفتاران استبداد، با انتظار روز رهايى از قـيـد اسـارت ظـلم ، دل خوش كرده و شبهاى ظلمانى و تاريك بيداد را به اميد نور عدالت تو، سپرى مى كنند.
اى چـشـمـه سـار جـوشـان فـضـيـلت ! ايـنـك تـشنه كامان علم و دانش در انتظار جرعه اى از اقيانوس بيكران علم تو صف كشيده اند.
اى بهار آزادى ! اينك مظلومان و بيچارگان و ستمديدگان چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته اند.
اى مايه اميد، اى آرزوى دل اوليا، اى آنكه شبهاى تار انبيا به اميد ظهورت رقم خورده .
اى آنكه خشم پرخروش ملكوتيان به ياد انتقامت ، فروكش !
و اى آنكه قلب پر خون على عليه السلام را تو مايه تسكين !
اى آنكه پهلوان شكسته زهراى اطهر عليهاالسلام را تو مرحم !
اى آنكه قلب شكسته حسن عليه السلام را تو درمان !
اى آنكه خون پاك شهيدان را تو منتقم !
اى آنكه بازوان به زنجير كشيده اسيران را تو نوازش !
بيا! تا شكوفه هاى بهارى …..
التماس دعا