زندگینامه و خاطرات سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی
یونس زنگی آبادی ، سال 1340 ش در خانواده ای مستضعف و متدین ، در روستای زنگی آباد کرمان به دنیا آمد . پدرش ملا حسین ، مردی مومن و عاشق اهل بیت بود . وقتی در سن 75 سالگی از دنیا رفت یونس 12 سال بیشتر نداشت .
از این پس ، یونس نوجوان برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن ، به کار گری روی آورد . با شروع زمزمه های انقلاب در حالی که دانش آموز دبیرستان بود در تظاهرات و حرکتهای انقلابی نقش جدی داشت .
تد بیر ، شجاعت و جسارت او در عملیات مختلف باعث شد تا او را فرماندهی بنامیم که تمام زندگی اش در جبهه های جنگ خلاصه می شد .
*****************************************
شورای ده برای تحویل یخجال ، تلویزیون و ….. اسم می نوشتند و قرعه کشی می کردند . اسم مادرش در آمده بود .
گفت : تا وقتی تمام مردم یخچال نداشته باشند ، مادر من یخچال نمی خواهد .
****************************
یک برگه بزرگ آورد بیرون و بسم ا… گفت
شرایطش را نوشته بود .
همه اش از جبهه و ماموریت و مجروحیت و شهادت گفته بود و این که من باید با شرایط سخت حاج یونس بسازم تا با هم ازدواج کنیم . شرط کرده بود مراسم عقد توی مسجد باشد .
*************************
همه را دعوت کرده بود مسجد .
از سپاه کرمان هم آمده بودند .
دعای کمیل که تمام شد ، عاقد توی جمعیت دنبا لش می گشت .
تازه مردم فهمیدند مراسم عقد حاج یونس است .
**********************
می رفتیم برای تحویل خط
گفت بذار من پشت فرمان بنشینم .
توی راه یک خمپاره شصت خورد کنارمان . به خط که رسیدیم گفت : یک تکه پارچه نداری
دستم را ببندم ؟
ترکش خورده بود توی ساعدش و خون از دست و آ ستینش می چکید .
وقتی اعتراض کردم که چرا با زخم دستش رانندگی کرده گفت : ما می خواهی خط را تحویل بگیریم ، زشت است آدم توی این شرایط بگوید دستم زخمی شده .
**************************
به غیر از آب قمقمه آب دیگری نداشتیم .
دستور داد هر کس آب دارد بدهد به اسیرهایی که از دیشب توی محاصره بودند .
****************************
با شهید حاج قاسم میر حسینی رفته بود حج .
تمام سوغاتی شان را از قم خریده بودند .
می گفتند : این پول ،ارزکشور ماست ، باید آنرا به داخل برگردانیم .
*****************************
بیست و پنج روز از والفجر 8 می گذشت . تصمیم گرفت خاکریز یکی از خطوط فاو – البحار را دو جداره کند .
با چراغ یک چراغ قوه کوچک راننده بولدوزر را هدایت می کرد که خاک را کجا بریزد .
راننده که خسته می شد خودش می نشست پشت فرمان و ……..
*********************
موقعیت حاج قاسم خیلی خطرناک بود .
از پشت بی سیم اعلام کرد اگر من شهید شدم ، بعد از من حاج یونس فرمانده لشکر است .
********************
5نفر بودیم .
بعد از نماز به حاجی گفتم : امشب شام دعوت شما ییم و خیلی اصرار کردم .
حاج یونس گفت : خدایا چی می شد امشب کسی ما را دعوت می کرد ؟ !
هنوزچند دقیقه نگذشته بود که جوانی به طرف ما آمد و گفت : برادرها امشب افتخار بدهید و مهمان من باشید .
گفت : مادرم غذابرای پنج نفرزیاد درست کرده و گفته دوستانت را دعوت کن .
من هم گفتم اولین کسی که توی مسجد دیدم دعوت می کنم .
****************************
پل ماهی گیری را حاج یونس با چنان سرعتی گرفت که همه فرماندهان متعجب بودند و باور نم کردند .
آقا محسن رضایی که پشت بیسیم گفت : مسئولین از کارش تشکر کرده اند می فهمیدیم چه کار کرده است
**********************
ساعت هشت شب کتفش ترکش خورد .
از ترس این که خاکریز تمام نشود یا اینکه حاج قاسم بفهمد تا ساعت چهار صبح ادامه و کار را تمام کرد .
دو ،سه روز بعد دیدمش .
از بیمارستا ن فرار کرده بود .
می گفت : هنوز یک دستم سالم است .
*********************
دود باروت صورتش را سیاه کرده بود . گوشه چادر نشست و با خاک زیر سرش را بلند کرد .
گفت : با اجازه من 10 دقیقه بخوابم . سر ده دقیقه بیدار شد .
با تعجب گفتم : حاجی خوابت همین بود ؟
با خوشرویی گفت : توی جبهه هر بیست و چهار ساعت ، بیشتر از 5 دقیقه خواب سهم آدم نمی شود .
من چهل و هشت ساعت نخوابیده بودم ، سهمیه ام را گرفتم
*******************
آخرین باری که آمده بود مرخصی گفت : حاج قاسم اسم تیپ مارا گذاشته امام حسین (ع) .
حاج یونس می گفت : چون اسم ما تیپ امام حیسن (ع) است دوست دارم مثل امام حسین (ع) شهید شوم .
********************
حواله ماشین را که دادند بهش ، نپذیرفت .
با خودم گفتم چقدر وضعش خوب است که ماشین براش بی ارزشه !
وقتی رفتم توی خانه اش ، یک اتاق کاهگلی بود ویک اتاق نیمه کاره .
***********************
قبل از کربلای 5 آمد قرارگاه .
موقع خدا حافظی رگ گردنش را بوسیدم و التماس کردم شفاعتم کند .
گفت : این جوری نگو ، خدا به همه توفیق بدهد ….
بار دوم که التماس کردم ،گفتم به خدا قسم چیزدیگری می بینم .
لبخندی زد و گفت : پس تو هم فهمیدی ؟
خودش زمان شهادتش را میدانست .
******************
از بالای خاکریز صدایم زد
بی مقدمه به خورشید اشاره کرد و گفت : می بینی آفتا ب چه طور غروب می کند ؟
با تعجب گفتم : بله
گفت : آفتاب عمر من هم دارد غروب می کند
******************
گفت : از من راضی هستی یا نه آن دنیا یقه ام را نگیری ؟
گفتم : من حلالت کردم . از تو راضی ام .
گفت : اگر از ته دل این را گفتی آن دنیا شفاعتت را می کنم .
*****************
داشت فاطمه را می بوسید . تا من را دید رنگش عوض شد .
گفت : حاجی زخمی شده آوردنش کرمان .
گفتم : پس حاجی شهید شده ؟
گفت : نه ! علی شفیعی شهید شده ..
گفتم : حاجی هم شهید شده ؟
گفت : نه علی یزدانی شهید شده .
گفته بود اگر کسی آمد گفت زخمی شدم و من را آورده اند کرمان ، شما بدانید شهید شده ام .
***********************
گفت : من که شهید شدم باید از روی پا بشناسیدم .دوست دارم مثل امام حسین (ع) شهید شوم .
روی تابوت را که کنار زدم ………………….
*********************
آری ، در نهایت خاک شلمچه و عملیات کربلای 5 با شکوه ترین فراز زندگی سردار شهید حاج یونس زنگی آبادی بود . حماسه شور انگیز حاج یونس در این عملیات ، نام زیبای او را برای همیشه در کنار نام مردان بزرگ این سرزمین جاودانه کرد .
یادش گرامی ، راهش پررهرو باد
گل نرگس
مهدی جان
انگار دلم باز هوس قفس کوی تو دارد، انگار امروز دلتنگ طلوع بی غروب نوازشهای دیدار مسیحایی توست
چه نشینم که ببینم تو کی آیی
سال از سال گذشت، جمعه در جمعه گذ شت، ماه از نیمه گذشت
به دیدار تو خود می آیم
بازهم حرف آخر و آخر حرفم را با بغض می خورم و می ماند تا تو بیایی و بغض گفتن وا شود و دل هر آنچه می خواهد بگوید
گل نرگس
یاس زهرا
آمدنت با گل باران اقاقی های عالم گلباران
اى كـشـتـى نـجات ! اينك گرفتاران امواج پرتلاطم درياى فساد و ظلم و طغيان در انتظار ظهورت لحظه شمارى مى كنند.
اى روزنه اميد! اينك اسيران زنجير استعمار و گرفتاران استبداد، با انتظار روز رهايى از قـيـد اسـارت ظـلم ، دل خوش كرده و شبهاى ظلمانى و تاريك بيداد را به اميد نور عدالت تو، سپرى مى كنند.
اى چـشـمـه سـار جـوشـان فـضـيـلت ! ايـنـك تـشنه كامان علم و دانش در انتظار جرعه اى از اقيانوس بيكران علم تو صف كشيده اند.
اى بهار آزادى ! اينك مظلومان و بيچارگان و ستمديدگان چشمان خسته خود را به قطرات بارش ابر عدالت تو دوخته اند.
اى مايه اميد، اى آرزوى دل اوليا، اى آنكه شبهاى تار انبيا به اميد ظهورت رقم خورده .
اى آنكه خشم پرخروش ملكوتيان به ياد انتقامت ، فروكش !
و اى آنكه قلب پر خون على عليه السلام را تو مايه تسكين !
اى آنكه پهلوان شكسته زهراى اطهر عليهاالسلام را تو مرحم !
اى آنكه قلب شكسته حسن عليه السلام را تو درمان !
اى آنكه خون پاك شهيدان را تو منتقم !
اى آنكه بازوان به زنجير كشيده اسيران را تو نوازش !
بيا! تا شكوفه هاى بهارى …..
التماس دعا
کانون گفتگوی قرآنی
كانون گفتگوي قرآني
کانون گفتگوي قرآني، محيطي براي تبادل نظر در مباحث قرآني است كه در حوزه پاسخگويي تخصصي و عمومي قرآن فعاليت ميكند.
اين سايت در حال حاضر، به بركت قرآن و با همت و تلاش كاربران، مديران و پاسخگويان از نظر كمي و كيفي پيشرفت چشمگيري داشته و بر اساس آمار سايت الكسا، از پربازديدترين سايت هاي مذهبي ايران به شمار میرود.
موضوعات اصلی سایت به شرح ذیل میباشند؛
علوم قرآن: اطلاعات و مفاهیم کلی قرآن؛ مهارتها و هنرهاي قرآني؛ ترجمه و تفسير؛ ساير مباحث
عقاید: مباحث کلی وجود و معرفتشناسی؛ خداشناسی؛ راهنماشناسی؛ دینشناسی؛ فرجامشناسی (انسان بعد از دنیا)؛ جهانشناسی؛ سایر موارد
اعلام قرآن و تاريخ گذشتگان: حکومتها، اقوام و ملل و سنتهای در قرآن؛ مكانها، اشخاص و سرنوشت آنها در قرآن؛ دشمنشناسی و سایر مباحث تاریخی
اخلاق و عرفان: اخلاق؛ عرفان ناب؛ نقد مكتبهاي اخلاقي و عرفاني؛ افلاکیان؛ آسمانیان
احكام قرآني: آیات الاحکام؛ پرسش و پاسخ احكام قرآني
مهارتهای زندگی قرآنی: حجاب و پوشش اسلامي؛ ازدواج و خانواده؛ نوجوان و جوان؛ کودک؛ سایر مباحث
خدمات فرهنگی و آموزشی: علمی؛ فعالان قرآنی، فرهنگی؛ اخبار قرآنی؛ کتابخانه
چند رسانهای و نیازهای فنی: تصاویر قرآنی؛ فيلم، فلش، صوت و کلیپهای قرآنی؛ موبایل اسلامی و قرآنی؛ نرمافزارهای مذهبی؛ خدمات فنی رایانهای؛ ویترین کانون گفتگوی قرآنی
برای ورود به سایت کانون گفتگوی قرآنی به آدرس زیر مراجعه نمایید.
متن كامل قرآن كريم با رسم الخط عثمان طه
متن كامل قرآن كريم با رسم الخط عثمان طه، در قالب فونتی زیبا و مطابق با صفحهگذاری چاپ مدینه ضمیمه رایانامه شده است که امیدواریم مورد توجه شما کاربر گرامی قرار گیرد.
جهت استفاده از این فایل، پس از دانلود، آن را از حالت فشرده (Zip) خارج کرده و حتما فونت الحاق شده (mshq.ttf) را نصب نمایید.
برای نصب فونت مراحل ذیل را انجام دهید:
1. کپی نمودن فایل mshq.ttf
2. انتخاب همزمان کلیدهای کنترل (Ctrl) و R
3. در پنجره ظاهر شده (Run) گزینه Fonts را نوشته و اینتر کنید.
4. اکنون در پنجره ظاهر شده Fonts، فایل mshq.ttf را که قبلا کپی کرده بودید paste نمایید.
دردهای سیاتیک
● سیاتیک با شغل شما مرتبط است
برخی افراد که به سیاتیک مبتلا هستند به دلایلی غیر از جابه جایی دیسک و لگن و یا تجمع رسوبات در اطراف مفاصل به این عارضه مبتلا شده اند. در جهان افرادی وجود دارند که سیاتیک را به صورت ارثی از پدر یا مادر خود به ارث برده اند. گروهی از مردم نیز وجود دارند که به دلیل استرس، اضطراب و عصبانیت در خطر ابتلا به سیاتیک قرار دارند .
این گروه به دلیل بروز استرس یا شوک های روحی، با انقباض عضلات و اعصاب بدن به ویژه سیاتیک رو به رو می شوند. در حقیقت فشارها و تنش های عصبی در بدن موجب منقبض شدن عضلات شده و این مسئله به تنگ شدن مجرای ریشه های عصبی و دردناک شدن سیاتیک منجر می شود .
بنابراین قرار گرفتن در محیط های پر استرس و شلوغ برای مبتلایان به سیاتیک مناسب نیست؛ زیرا این افراد با داشتن شغل های پر مشغله و پر استرس امکان انقباض و اسپاسم های عضلانی و عصبی را در بدن خود افزایش می دهند .
● پاییز فصل دردهای سیاتیک است
یکی از نکاتی که افراد مبتلا به سیاتیک باید به آن توجه کنند تشدید دردهای سیاتیک و اسپاسم های عضلانی در فصل های سرد سال است.
به اعتقاد درمانگران، سرمای هوا یکی از مهم ترین دلایل افزایش غلظت مایع میان مفصلی در بدن است که موجب کاهش فضای مورد نیاز ریشه های عصبی در جایگاه خود می شود. به این ترتیب افراد مبتلا به سیاتیک باید مراقبت های لازم را برای پیشگیری از عود کردن درد رعایت کنند. برای این منظور می توانند با پوشش مناسب و قرار نگرفتن در معرض هوای سرد از تشدید درد پیشگیری کنند.
طرز تهیه ماءالشعیر طبی
دستور تهیه ماءالشعیر طبی چنین است:
۵۰ گرم جوی پوست کنده سالم (نه پرک و نه نیمکوب) را با چهار لیوان آب (یک لیتر)، با حرارت ملایم، آهسته بجوشانید تا وقتی که جوها به حالت شکفته و کاملاً پخته برسند. این زمان به طور متوسط ۴۰ تا ۵۰ دقیقه طول می کشد. پس از آن، تا این ترکیب سرد نشده، آن را صاف کنید و در جای خنک قرار دهید تا سرد شود. از این چهار لیوان بیش از سه لیوان جو به دست می آید که حداکثر دو روز در یخچال قابل نگهداری است. نوشیدن این مایع بهتر از هر نوشیدنی دیگری می تواند در برابر استرس گرمایی و تشنگی و تحلیل رطوبات، فرد را محافظت کند. البته کسانی که معده سرد و/یا تر داشته باشند بهتر است در هر لیوان آن یک قاشق مرباخوری عسل حل کنند و سپس آن را بنوشند. ماء الشعیر طبی نباید غلیظ و ژله ای شود و الا تأثیر آن معکوس خواهد شد. اگر جو کاملاً مرغوب و مناسب باشد رنگ ماءالشعیر به سرخ ملایم و کمرنگ مایل می شود.
هنگام مصرفِ عادی، ماء الشعیرِ به دست آمده باید تکان داده شود تا دُردی و بخش رقیق آن با هم مخلوط شوند و فرد از غذائیت ماء الشعیر نیز منتفع شود.
در صورتی که نوشیدن ماء الشعیر همراه با رسوب آن برای خورنده خوشایند نباشد، می تواند فقط قسمت آبکی رقیق بالای آن را بنوشد و دُردی آن را دور بریزد، بدین ترتیب فرد از کیفیت سردی دهندگی و تری بخشی ماء الشعیر طبی بهره مند می شود ولی از غذائیت آن سودی نمی برد.
مصرف این فرآورده خانگی به فرد (به خصوص فردی که مزاج گرم و خشک دارد) کمک می کند تا از خشکی پوست، زردی رنگ پوست بدن، گودافتادگی چشم ها، یبوست، غلظت خون، تحریک پذیری عصبی، آزردگی های کلیوی احتمالی و … دور بماند